نجات اقتصاد بیمار ایرانی با ابابیل های اقتصادی / اشتباه بزرگی به نام فقیر انگاری اهل بیت(ع)!

فهرست مطالب

گزیده تصویری و کلیپی کوتاه از این ارائه را اینجا می توانید ملاحظه کنید:

وضعیت مالی اهل بیت (علیهم السلام) چگونه بود؟!

 

گزارش متنی این ارائه را اینجا مطالعه کنید:

در مباحث گذشته به این موضوع پرداختیم که چه عواملی سبب پیشرفت کشورهای پیشرفته شده است. سوالاتی را مطرح کردیم و باید به این سوالات پاسخ درستی ارائه دهیم.یک سوال این است که چرا بعضی مسائل در طول تاریخ ضریب اهمیت خیلی بالایی پیدا می کنند تا جایی که جامعه دچار هیپنوتیزم اجتماعی می شود؟ چرا مردم در یک بازه زمانی به هم می پیوندند؟ می خواهیم در مورد آن نخ تسبیحی سخن بگوییم که همه را گرد هم آورده است. چه چیزهایی مردم را جذب می کند؟

اساسا شیفتگی و جذب شدن با گفت و گو اتفاق نمی افتد. حتی شما نمی توانید با اندیشه انسانی شیفته درست کنید. حالا می خواهیم در خصوص نظامات فکری سخن بگوییم که این شیفتگی را ایجاد می کنند.

راهکارهای نجات اقتصاد

  • دستکاری در فهم درست و غلط

صحبت بر سر این است که گاه درک ها از درست و غلط ها قاطی می شوند. یعنی این سیستمی که در آن فرد می توانست تشخیص دهد که درست و غلط چیست، به هم می خورد. این است که فردی که در ظاهر در حالت اقتدار و آزادی است کارهای غیر اخلاقی را هم انجام می دهد. نمونه آن جنایاتی است که داعشی ها انجام دادند یا کشتاری که در جنگ جهانی صورت گرفت. این در واقع گویای این مطلب است که گاهی مردم به نامردی به انتخاب می رسند. نمونه آن آزمایشی است که میلگرام انجام داد.

نتایج آزمایش میلگرام (1) حاکی از این بود که مردم دو گروه اند؛ یا مستقل اند یا عامل. آدم های مستقل آدم هایی هستند که خودشان مسئولیت برنامه های خود را به عهده می گیرند. وجدانشان برایشان مهم است. آدم های عامل همیشه اجازه می دهند دیگران برایشان تصمیم بگیرند. میلگرام ثابت می کند که اکثریت انسان ها عامل اند و مستقل نیستند. یعنی در شرایطی سیستم درست و غلط انسان ها را جابجا می کنند و در این شرایط دیگر فهم درستی از غلط و درست ندارند. یعنی برخی می توانند با جابجایی درست و غلط برای انسان ها سودهای بالایی به دست می آورند.

  • ایجاد جامعه استاندارد

این گونه است که یک مدل توسط اقلیت ایجاد می شود و اکثریت از آن تبعیت می کنند. اینجا ما نیاز به فهم از ثروت داریم چیزی که در جامعه ما ضعیف است. یعنی چیزی که در گزاره های دینی ما خوب است اما در بین جامعه بد جا افتاده است.

برخی می خواهند ائمه ما را فقیر جلوه دهند!

ثروت در گزاره های دینی ما به خودی خود مطلوب است اما فهم غلطی از آن در جامعه وجود دارد. در وسایل الشیعه جلد 12 صفحه 22 آورده است که حضرت امیرالمومنین در یک فقه 1000 برده را خرید و آزاد کرد. ببینید چه هزینه سنگینی حضرت برای این کار متحمل شدند اما حضرت امیری را برای ما جا انداخته اند که فقیر است. امام صادق (ع) می فرمود ثروتمندترین فرد مدینه از لحاظ مالی من هستم. (نقد و بررسی این حدیث) این موضوع فهم درست از دین می خواهد که ما نداریم. برخی می خواهند ائمه ما را فقیر جلوه بدهند. اگر ما بتوانیم یک جامعه استاندارد دینی را ایجاد کنیم و به عنوان یک مدل ارائه بدهیم اکثریت مردم دنباله رو آن می شوند.

 ما که باید همه دین را زندگی می کردیم، «فی الدنیا حسنه» ما می لنگد و معمولا هم دوست داریم این ها را به گردن تقدیر و سرنوشت بیندازیم.

روش های ایجاد اراده ملی

چه چیزی باعث می شود تولید گفتمان اقتصادی اتفاق بیفتد؟ اراده ملی. در اراده ملی سه عنصر مهم است. اولی روشنفکران هستند. روشنفکران باید آستین ها را بالا بزنند و وسط میدان قرار بگیرند. اما به قول قدیمی ها این قشر سوراخ دعا را گم کرده اند و به سراغ تقابل با حکومت رفته اند. روشنفکری که دغدغه اولش معیشت هم‌وطنانش نیست بهتر است سکوت کند. بنابراین اولین گروهی که می توانند که در این اراده گفتمانی نقش ایفا کند روشنفکران هستند.

حاکمیت دومین عنصر اساسی در اراده ملی برای ایجاد گفتمان اقتصادی است. دولت ها چون اقتصاد را مسئله اول خود نمی دانند مسئله های غلط را تعریف می کنند. یکی از این مسئله های غلط خودکفایی است. مگر همه کشورهای پیشرفته دنیا در همه چیز خودکفا هستند؟!

سومین عامل گفتمان ساز هم که یک امری، تبدیل به اراده ملی بشود روحانیون هستند.

فقر ننگ و اندوه اسلام است. ما نمی توانیم فقط از مناسک اسلامی بگوییم و از اقتصاد سخنی به میان نیاوریم، اهل بیت(ع) تا جایی که از دستشان بر می آمده مسئله های اقتصادی را دیده اند.

راهکار درست؛ منتظر هیچکس نباش

راهکارهایی مطرح شد که اقتصاد را نجات دهیم. جامعه استاندارد درست کنیم که نمی شود یا اراده ملی درست کنیم که برای آن روشنفکر باید جلو بیاید که نمی آید. باید مسئله دولت باشد که نیست. روحانیت باید قدم جلو بگذارد که گفتمان سازی کند که او هم قدم جلو نمی گذار،. پس چه کار باید کرد. خودمان باید قدم جلو بگذاریم. همان طور قرآن فرموده است: «أَنْ تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنَى وَفُرَادَى» منتظر هیچکس نباشید. باید به طور جدی اقتصاد خود را تقویت کنیم و حداقل تا سه سال به هیچ چیز دیگر فکر نباید بکنیم. به هیچ یک از وسوسه های شیطان هم دل ندهیم. جز این راه دیگری نداریم. اگر کس دیگری را می توانیم پیدا کنیم با هم کار کنیم اگر کسی را نمی توانی پیدا کنی خودت شروع کن. منتظر هیچکس نمان.

ذره بین باش

قرآن تعبیری دارد که می فرماید: «تنافسوا» (2) یعنی بگذار اینقدر کار کنی که به نفس نفس بیفتی همه چیزها را رها کن در این دو سه سال و فقط کار کن. سعی کن تمام و کمال اقتصاد خودت را تقویت کنی. لیس للانسان الا ما سعی تنها با تلاش می توانیم به نتیجه برسیم. با روحیه کارمندی نمی توانیم در تجارت به نتیجه برسیم. باید در کار تجارت متمرکز باشیم. اگر ذره بین را مدام حرکت دهیم نمی توانیم با آن آتش روشن کنیم. در تجارت هم همینطور است تا متمرکز در کار تجارت نشویم به پیروزی نمی رسیم.

—-

(1) استنلی میلگرام، روانشناس اجتماعی است که با آزمایش اطاعت از مرجع قدرت شهرت پیدا کرد؛ در آزمایش میلگرام اطاعت با میزان شوکی که شرکت‌­کننده مایل بود به یادگیرنده وارد کند، اندازه‌­گیری می‌­شد. درحالی‌که بسیاری از افراد از دست آزمایشگر به شدت برآشفته، پریشان و عصبانی می­‌شدند، با این وجود تا انتها به پیروی از دستورات ادامه می‌­دادند./ میلگرام در مورد کار خود توضیح می‌دهد که بخش قابل توجهی از مردم بدون توجه به محتوای عمل و بدون عذاب وجدان، کاری را انجام می‌دهند که به آن‌ها گفته می‌شود. (توضیحات تکمیلی)

(2) تَنافُس: به معنی مسابقه دو نَفْس در رسیدن به چیز مطلوب است؛ به قول راغب آن مجاهده نفس است در رسیدن و شبیه شدن به فضلاء بی‌آنکه ضرری به دیگری برساند. / “وَ فِی ذلِکَ‌ فَلْیَتَنافَسِ‌ الْمُتَنافِسُونَ‌” (تکویر 17-18): “و در رسیدن به آن نعمت بهشتی مسابقه و رغبت کنند، مسابقه دهندگان.”

https://hajiaghazadeh.com/?p=1669

یک پاسخ

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

نجات اقتصاد بیمار ایرانی با ابابیل های اقتصادی / اشتباه بزرگی به نام فقیر انگاری اهل بیت(ع)!

مطالب مرتبط