مسیر رشد در گرو رهایی از “اول های غلط”

فهرست مطالب

متاسفانه ما با دانش دیروز به دنبال ساختن آینده خود هستیم!

ما برای موفقیت به نگرش، دانش و مهارت نیاز داریم. برخی افراد تنها به دانش و مهارت می پردازند در صورتی که نگرش هم مسئله مهمی است؛ مثلا پول یک مسئله احساسی است و هر وقت به آن فکر می کنید احساسات تان را قلقلک می دهد، چگونگی خرج کردن آن ذهن شما را درگیر می کنید در صورتی که به دست آوردن آن کار بسیار دشواری است؛ همواره یک پارادوکس میان به دست آوردن پول و خرج کردن احساسی وجود دارد که این مسئله از نگرش احساسی نشات می گیرد؛ بنابراین ابتدا ببینیم نگرش ما نسبت به پول چیست.

متاسفانه ما با دانش دیروز به دنبال ساختن آینده خود هستیم در صورتی که اگر دانش دیروز کارآمد بود، الان شرایط مساعدتری داشتیم. این ضعف ماست که با پذیرفتن دانش دیروز به دنبال ساخت آینده هستیم. به غیر از دانش، محیط هم از دیگر عوامل ناکامی ما در گذشته است، بنابراین نباید در محیط کنونی گیر کرد. شاید برخی تصور کنند مراد از محیط دوستانمان هستند در صورتی که منظور ما نظام ارزش و ضد ارزش ماست.

اول های غلط را بشناسیم

بحث امروز درباره اول های غلط است. ما به دنبال تغییر هستیم و به سمت آن حرکت می کنیم ولی مشکل ما اول های غلط است. تا زمانی این مسئله درست نشود، هیچ چیز سر جای خودش نیست. این اول های غلط باعث شده تا ما در جای بد قرار بگیریم و وقتی در جای بد قرار بگیریم هرچه تلاش کنیم بی ثمر خواهد بود. اگر در جای خوبی قرار بگیریم می توانیم با حداقل تلاش به نتیجه برسیم اما اگر جایمان بد باشد با حداکثر تلاش هم نتیجه ای نمی گیریم. اول های غلط ما را اسیر ذهنیت های غلط می کند.

یکی از مباحث مهم در خصوص اول های غلط محبوبیت است. اگر به کاریزماهای تاریخ نگاه کنیم درمی یابیم که آنها هیچ گاه دغدغه محبوب شدن نداشته اند. برخی می پندارند که همگان عاشق و شیفته شخصیت های دارای کاریزما بوده اند در صورتی که اصلا این گونه نبوده و کاریزمای این افراد بر نفرت از آنها سایه افکنده است. کاریزما سبب می شود تا کسی جرات ابراز خشم و نفرت از این افراد را نداشته باشد. برخی افراد گمان می کنند محبوبیت یعنی اینکه بتوانیم همه افراد را راضی نگه داریم در صورتی که هیچ وقت امکان چنین اتفاقی وجود ندارد. دغدغه ما نباید رسیدن به محبوبیت باشد بلکه مقصود ما باید دست یابی به موفقیت باشد.

اولین مسئله در غلط اول بیان عبارت «من اینجوری» هست؛ مثلا در مواجهه با افراد به بهانه های مختلف این واژه را به کار می بریم. اگر این کلیدواژه در دایره لغات ما وجود داشته باشد به جایی خواهیم رسید که با وجود اینکه می دانیم اما نمی خواهیم؛ مثلا علی رغم اینکه می دانیم با یک معذرت خواهی می توانیم با طرف آشتی کنیم اما نمی خواهیم این اتفاق بیفتد یا مثلا مسئولان مشکلات کشور را می دانند اما نمی خواهند آنها را حل کنند.

سومین غلط اول عبارت هایی مشابه «من باید برای آراد مفید باشم، هر وقت فکر کنم دیگر به درد اینجا نمی خورم استعفا خواهم داد»، است. این گونه صحبت کردن ها غیر واقعی و فیک هستند. متاسفانه ما گاهی دروغ ها را محکم تر از حقیقت بیان می کنیم که این مسئله یکی از این موارد است. برخی تصورات ذهن و روح ما را خیلی زود به نقطه پایان می رسانند.

چهارمین غلط اول عبارت هایی نظیر «من تا زمانی می مانم که رشد کنم»، هست. رشد خیلی چیز خوبی هست ولی آن هم حدی دارد؛ حتی بزرگترین پرنده ها نظیر عقاب و کرکس نیز سقف پروازی دارند و از یک جایی به بعد دیگر توان نفس کشیدن نخواهند داشت. برخی تصورات باعث می شوند ذهن و روح ما به پایان برسند. رشد اینجاست که پیش از آنکه به فکر مدیر ارشدی باشیم به موفقیت در همان مسئولیت کنونی خود فکر کنیم؛ مثلا دلیلی ندارد یک سرهنگ دغدغه اش رسیدن به سرلشکری باشد چرا که سرهنگی هم سمت خوبی برای نشان دادن توانایی های وی است.

پنجمین غلط یک بیماری خاص و دردناک در افراد است که مبتلایان آن به جای رنج، پز آن را به دیگران می دهند! این بیماری کمال گرایی یا بی نقص گرایی نام دارد. ایده آل این افراد بی نقص بودن در همه امور است و کوچکترین ایرادی را نمی پذیرند. گاهی اوقات خداوند به افراد استعداد می دهد و آنها نیز به وجود این استعداد در خویش پی می برند اما وارد هر کاری که می شوند نگران نتیجه آن هستند. این اشخاص عمدتا مملو از کارهای شروع شده اما ناتمام هستند. این افراد پس از آنکه کاری را که با هزار و یک امید شروع کرده بودند نیمه تمام رها می کنند، همه چیز را گردن شرایط می اندازند. ما باید سیاست تعمیر کشتی روی اقیانوس داشته باشیم. اگر کشتی بر روی اقیانوس دچار مشکلی شود به منظور رفع مشکل به ساحل برنمی گردد بلکه در همان مسیر سرعت خود را کم کرده تا تعمیرات روی کشتی صورت گیرد.

افراد کمال گرا عمدتا ترس از اقدام دارند و این مسئله سبب اهمال کاری می شود؛ مثلا یکی از مسئولان کشور ادعا کرده بود اگر امکانات در اختیارش بگذارند، اتومبیل تسلا در ایران تولید می کند؛ این در حالی است که همین دو شرکت خودروسازی داخل ایران باعث شدند تا عزراییل کارش ساده تر شود! بیان برخی سخنان هیجانی پشت میکروفون کار درستی نیست. در رزومه مدیران و مسئولانی که ادعاهای واهی می کنند، آرمان هایی پر از شوخی به چشم می خورد.

ما باید از نزدیک شدن به غلط های خانمان برانداز پرهیز کنیم چرا که خداوند تنها یک بار به ما عمر می دهد و زندگی حق ما است، بنابراین وقتی پروردگار عالم حق زندگی را به ما داده نباید آن را برای خود حرام کنیم چرا که رشد همه جانبه حق همه ما انسان ها است.

https://hajiaghazadeh.com/?p=1253

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

مسیر رشد در گرو رهایی از "اول های غلط"

مطالب مرتبط