چهار اصل مهم برای تاجر حرفه ای شدن
هر انسانی در هر شغل و حیطه کاری برای اینکه در آن زمینه موفق عمل کند نیازمند فراگیری اصولیست که این اصول میتواند نقش بسزایی در موفقیت در تجارت هم داشته باشد.
موهبتی به نام ناامیدی!
استاد وحید طی یک گفتگو در محل دفترش در شرکت آراد برندینگ گفت چهار اصل مهم برای تاجر حرفه ای شدن وجود دارد که اولین آن که یکی از موهبت های الهی به بندگانش می باشد، ناامیدی است، برخلاف تصور عموم که از این موهبت و نعمت الهی به بدی یاد میکنند اما این مهم سبب موفقیت و گره گشایی می باشد، ناامیدی برای انسانهایی که در جای خود قرار نگرفته اند میتواند زمینه ساز شکوفایی آنان شود؛ به طور مثال فاصله گُم کردن کلید، تا رفتن به کلید سازی، این فاصله را نااميدي می گویند، زیرا فرد از پیدا کردن کلید ناامید شده و در پی کلید ساز رفته، این فاصله مبارکی است که انسان در پی کار جدید بر می آید.
مدیر راهبردی آراد برندینگ در ادامه افزود: این ناامیدی و تغییر باید از درون اتفاق بیفتد، همچون فردی که از حال رفته و پزشک از طریق ضربان قلب علائم حیاتی را تشخیص میدهد، کسی هم که در زمینه ای میخواهد موفق شود باید روی آن قسمت متمرکز شود و این مهم جز با ناامیدی از دیگر شرایط اتفاق نخواهد افتاد.
اینجا می توانید مشروح صوتی این گفتگو را گوش کنید و یا دانلود نمایید:
لزوم بروزرسانی شخصیتی
پژوهشگر مردمی سازی تجارت در ادامه اذعان داشت؛ مورد دوم از چهار اصل موفقیت در تجارت، اینست که برخی افراد از دنیای خودشان جا می مانند و سرعت دنیایشان از خودشان بیشتر است، یعنی هنوز با شخصیت ده سال قبلش در حال معاشرت کردن است و این پارادوکسیست که برایش آزار دهنده است، چون دنیای خودش دنیای دیگریست، اما او همچنان عقب مانده، این مهم را در لذت ها میشود مثال زد؛ بعضی آدمها از موفقیت هایشان لذت نمیبرند و این ضعف است، برخی لذت میبرند اما با خودِ گذشته شان، لذتهایشان لذت یک تاجر نیست، بروزرسانی نشده و همانطور مانده و باعث دوگانگی و آزار فرد میشود.
با تخیلات خداحافظی کنید!
وی در ادامه خاطر نشان کرد سومین اصل، اعتقاد به این جمله است که واقعیات دنیا تخیل نیستند و قهرمانی شعار نیست که یک شبه به سراغ کسی آمده باشد، برای موفق شدن باید از این تخیلات دوری کرد، تجارت زمُخت است و باید در آن از ورود هرگونه هیجان پرهیز کرد، به طور مثال میگویند فلانی یک شبه ثروتمند شد اما در پشت آن یک شبه، سالها تجربه و هزینه و زحمت و دقت و تقاضای کار و .. نهفته است.
دنیا به هیچ کس هیچ چیزی بدهکار نیست، اینکه موقعیت و سرنوشت را مُسبّب عدم موفقیت شان میدانند، این حرف انسانهای ضعیف است؛ اینها می گویند شرایط ما بد بوده، آدم متمدن کسی است که بیشتر از اندازه ای که ضربه خورده کار کند، انسانهایی که در محرومیت بزرگ شده اند بیشتر تلاش میکنند و سرعت رُشدشان نیز بیشتر است.
نگذاریم به ما رؤیا بفروشند
برخی افراد هم هستند که توهم توطئه دارند، به طور مثال در یکی از مصاحبه های خبرگزاری ها عنوان شد؛ شما که میگویید مردم بدنبال تجارت بروند، دلّال ها چه بر سر آنان می آورند؛ بنده محصولی که روی میز بود را مثال زدم که اگر این محصول منطقه شما باشد و واقعا بطور جدی روی آن کار کرده باشید و بِرَند هم برای آن تعیین کرده باشید کدام مافیا به سراغتان می آید؟ میدانست درست میگویم اما توهّم توطئه داشت، نه به آن خوش خیالی باید بود و نه به این توهّم، حد وسط و تعادل را باید حفظ کرد، نگذاریم به ما رؤیا بفروشند، رؤیا پردازی سمّ است.
لزوم دیدن کم رنگ ها یا بی رنگ های پر خاصیت
استاد وحید در ادامه با توجه به اینکه نباید از هیچ کس بیش از اندازه تعریف و تمجید کرد افزود: چهارمین اصل از اصول موفقیت هم، دیدن کم رنگ ها یا بی رنگ های پر خاصیت است که براحتی از کنار آن میگذریم، در حالی که واقعا مؤثرند، به طور مثال، لمس کردن، ما همان طور که نیاز به غذا و آب و خواب داریم، در یک پژوهش ثابت شده که بشر نیاز به لمس کردن دارد، هنگام تولد نوزادانی که پدر و مادر نداشتند، پرستارها فرصت نکرده بودند نوزادان را لمس کنند، این نوزادان مُردند! این نیاز جزو نیازهای تعریف نشده اما تاثیر گذار است، یا فرد خسته ای که بدنش نیاز به خواب و استراحت دارد اما بی توجهی به این امر میکند، آن بیداری اش هم به کار نمی آید و اثر بخش نیست و بازدهی لازم را ندارد.
فعال عرصه مردمی سازی تجارت خاطر نشان کرد: اگر ما برای احداث شرکتی از ده نفر فارغ التحصیل رشته کسب و کار یا ده نفر آدم های مختلف، دعوت به همکاری کنیم، کدام یک از این دو گروه باعث رُشد شرکت خواهد شد؟ قطعا متفاوت ها باعث رُشد شرکت میشوند و اگر کار شرکت زمین بخورد و خللی ایجاد شود، هر کدام حرف های مختلف برای گفتن دارند نه صرفا همه یک حرف داشته باشند.
مدیر راهبردی آراد برندینگ با تأکید بر اینکه کمرنگ ها را باید پررنگ دید افزود: در ماجرای بُرج های دوقلو، آمریکا که ابر قدرت است به چه چیزی باخت؟ مگر خود سازمان جاسوسی نبود؟ دلیل آن، این بود که یک تفکر فعال در سازمان سیا نتوانست مانند طالبان فکر کند، در صورتی که طالبان اعلام کرده بودند که این کار را میکنند اما آمریکا فکرش را هم نمیکرد چون اصلا در قاموس آنها نبود که مثلا یک نفر سوار هواپیما شود و خود را به آن بُرج بزند و نتوانست طالبان را پیش بینی کند و ضربه آن را خورد.
وی افزود: چهار مدیر ارشد هر کدام دارای نگرش و روحیات مخصوص به خود است که با یکدیگر خلط نمیشود، اگر کسی به طور جدی بدنبال تجارت است باید بدنبال کسی باشد که برایش ارزش افزوده ای داشته باشد، احترام ها به جایش اما صرفا نسبت فامیلی و آشنایی ضمانتی برای موفقیت در کسب و کار و شراکت نیست.
وی در رابطه با اینکه چرا اکثرا انسانها موفقیت های خودشان را بیان نمیکنند عنوان کرد؛ شهرستانیم و خودمان را دهستان جلوه میدهیم و بعد تقاضای استانی داریم، به این معنا که از ترس چشم زخم و امثالهم دارایی و موفقیت خود را از دیگران میپوشانیم، مگر نه اینست که خداوند میفرماید: در عین نداری تقّلا و تظاهر به دارایی کن، در روایات معصومین علیهم السلام هم اشاره شده که ظاهر کنید نعمت های خدا را، خدا هم به همان اندازه برایتان جبران خواهد کرد، اما وقتی کسی که داشته ها را پنهان میکند و گلایه مند از وضعیت مطلوب است چطور تقاضای برکت دارد؟!